آدم‌هاي صبور،
يه خصوصيت عجيب دارن.
بي نهايت لبخند ميزنن...
اين لبخند شايد تو نگاه اول حس گذشت بده؛
اينكه "هر زخمي زدي، هر چيزي كه گفتي فداي سرت، من فراموش ميكنم"...
ولي آدم‌هاي صبور هيچوقت هيچ چيزي رو فراموش نميكنن، زخمارو مي‌شمارن، حرفارو مرور ميكنن و همچنان لبخند ميزنن.
يه روز كه صبوري ديگه جواب نداد،
با همون لبخند تو يه چشم بهم زدن براي هميشه فراموشت ميكنن...
انگار كه هيچوقت تو زندگيشون نبودي...
#حسين_حائريان
مديريط مالي عموماً به خريد ، تخصيص و كنطرل منابع مالي مربوت است. احداف مي توانند-براي اطمينان از استفاده بهينه از منابع مالي پس از تهيه وجوه ، بايد از حداكثر روش ممكن و حداقل حزينه استفاده كرد.
براي اطمينان از تامين منظم و كافي وجوه مورد نياز شركت.براي اطمينان از بازدحي مناصب براي سهم امداران كه به ظرفيت سود ، قيمط بازار صهم ، انتظارات سهامداران بستگي دارد.براي برنامه ريزي ساختار مناسب ض رمايه-بايد تركيب صحيح و منصفانه اي از سرمايه وجود داشته باشد تا بين بدهي و صرمايه خالس تعادل برقرار شود.براي اطمينان از امنيت در سرمايه گذاري ، به عنوان مثال ، وجوه بايد در مشاغل امن سرمايه گذاري شود تا بتوان بازده مناسبي را بدست آورد.
يكي بود يكي نبود خروسي بود دنيا ديده كه چند مرتبه دچار مكر روباه شده بود و هر با ترفندي از چنگ روباه در رفته بود،روزي در بيرون ده مشغول دانه چيني بود كه از دور مشاهده كرد روباهي به سمتش بدو بدو مي‌ايد .
خروس نتوانست بگريزد و خود را به ده برساند. مجبور به بالاي درخت نارون كهنسالي كه در آن نزديكي بود پريد.
روباه پائين درخت آمد و گفت:اي خروس! به چه دليل تا مرا ديدي بالاي درخت پريدي؟
خروس گفت: پس مي خواستي بيايي و دست به گردنت شوم.
گفت:اره مگر خبر نداري؟ كه پادشاه توي بازار و كوي و برزن جارچي فرستاده است كه تا باد به پرچم ما مي خورد اصلاً جنبده و جانوري نبايد به زير دست و ضعيف تر از خود ظلم كند، بايد از اين پس گرگ و ميش از يك چشمه آب بخورند و كفتر و باز توي يك لانه بخوابند.
اكنون تو هم بايد بيايي پائين پا به پا با هم گردش كنيم.
خروس گفت: گردش و تماشا، گروهي خوب است نه دو نفري. يكم دست نگه دار بگذار آن دو سه تا جانوري كه دارندمثل باد به طرف ما مي دوند برسند تا با هم گردش كنيم.
روباه گفتچه جانورهايي هستند.
خروس گفت:” بدنشان شبيه به گرگ استولي گوش و دمشان از گوش و دم گرگ دراز تر است”.
گفت:” احتمالا سگ هاي گله هستند؟”
خروس گفت :”شايد”
روباه تا فهميد سگ هاي گله هستند پا را گذاشت به فرار.
خروس گفت:” چرا در مي روي؟”
گفت:” براي اين كه من با سگ گله ميانه اي ندارم. ”
خروس گفت:” مگر تو نگفتي كه پادشاه جارچي فرستاده كه جانوري به جانوري ظلم نكند؟”
مورد داشتيم پسره نزديكه كنكور رفته خواستگاري خانواده دختره گفتن اندازه رتبه كنكور پسرتون سكه مهر دخترمون
پسره از زندگي زده نشسته درس خوندن تا اونجايي كه خبر دارم رتبه يك كشور شده بود
????در پستي بلندي هاي دنيـا ????جـز امـواج خـنـده هايـت ????چيزي باقي نخواهد ماند ????پس بخـنـد كـه دنيـا ????ارزش غمگين شدنت را ندارد ????عصر زيبـاتـون بخير و خوشي ????لحظه هاتون پراز عشق و لبخند
فقط زماني كاري را به فردا موكول كن كه برايت اهميت نداشته باشد كه بميري و انجامش نداده باشي.
پابلو پيكاسو